میگویند وجود مادر بهترین بهانهای است که خدا به انسان نظر مهربانی داشته باشد. واقعا راست میگویند. پنجشنبه چهلم مادرم بود.. آمدیم بر سر مزارش در بهشت زهرا. بعد از گذشت چهلروز سنگینی نبودنش مثل همان روز اول بود. گریه تنها ابزاری است که در سختی فراق مادر میتواند آدم را سبک کند. نگاه صبورانه و دلگرمکنندهی هر مادری بهترین پشتوانهی زندگی است. در شرایط سخت پیشرو بیش از همیشه به دعایش نیاز دارم که نیست. یکی از دوستان به هنگام فوت مادرم در پیام تسلیتش نوشته بود که روزی به دوست مادر از دست دادهاش گفته خوب شد مادرت بعد از آن همه سختی راحت شد و رفت. پاسخ شنیده بود که او رفت ولی از وقتی رفته گویا همهی آن سختیها و ناراحتیها را به دوش من ریخته و رفته است. من بعد از چهل روز به خوبی میفهمم که چه سخت است تحمل سختیها و ناراحتیهای بیمادری. خدا مادرتان را نگه دارد. در هر سن و سالی که هستید. از سوی پدربزرگوارم، خواهران و برادران و همهی فامیل از همهی کسانی که در این 40 روز به شکلهای گوناگون تسلیت گفتند از صمیم قلب ممنونم. واقعا این تسلیتها تسلا بخش مصیبتهای بزرگ هر انسانی است. اگر دوست داشتید برای شادی رو ح مادرم یک صلوات و یک فاتحه بفرستید.
منصور حسین آبادی پختگی عطر خود به همراه دارد.
زیبایی سرشاری به انسان هدیه میکند.
هوش به ارمغان میآورد، ذکاوتی در کمال.
تمام وجود را به عشق فرا میرویاند.
اکنون انسان تنها یک گُل عشق است.
هر حرکت عشق است و
هر بیحرکتی باز هم عشق;
زندگی عشق است و
مرگ باز هم عشق